پاسخ:
اتفاقا از روایات اسلامى بر میاید که نخستین کسى که این ایراد را مطرح کرد ابن ابى العوجاء از مادیین معاصر امام صادق علیه السلام بود که این ایراد را با هشام بن حکم دانشمند مجاهد اسلامى در میان گذاشت، او که جوابى براى این سؤال نیافته بود از شهر خود که ظاهرا کوفه بود بسوى مدینه (براى یافتن پاسخ همین سؤال) حرکت کرد، و به خدمت امام صادق علیه السلام رسید، امام صادق علیه السلام از آمدن او در غیر وقت حج و عمره به مدینه تعجب کرد، ولى او عرض کرد که چنین سؤالى پیش آمده است، امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء عدالت در نفقه (و رعایت حقوق همسرى و طرز رفتار و کردار) است و اما منظور از عدالت در آیه 129 که امرى محال شمرده شده، عدالت در تمایلات قلبى است (بنا بر این تعدد زوجات با حفظ شرائط اسلامى نه ممنوع است و نه محال) هنگامى که هشام از سفر، بازگشت، و این پاسخ را در اختیار ابن ابى العوجاء گذاشت، او سوگند یاد کرد که این پاسخ از خود تو نیست .
معلوم است که اگر کلمه عدالت را در دو آیه به دو معنى تفسیرمى کنیم، به خاطر قرینه روشنى است که در هر دو آیه وجود دارد، زیرا در ذیل آیه 129 صریحا مىگوید: تمام تمایل قلبى خود را متوجه به یک همسر نکنید، و به این ترتیب انتخاب دو همسر مجاز شمرده شده منتها به شرط اینکه عملا در باره یکى از آن دو ظلم نشود اگر چه از نظر تمایل قلبى نسبت به آنها تفاوت داشته باشد، و در آغاز آیه 3 همین سوره صریحا اجازه تعدد را نیز داده است.(برگرفته از تفسیر نمونه )
نظرات (۰)